پای نیمی از ایرانیها توی کفش تبریزیهاست
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۵۲۹۶۲
بازار تولید و فروش کفش در آذربایجان شرقی به خاطر تحریمها داغ شده است.
به گزارش ایسنا، زهره افشار، خبرنگار، در روزنامه ایران نوشت: «سالی ۷۰ میلیون جفت کفش در تبریز تولید میشود. ۳۰ درصد این تولیدات صادر میشود و ۷۰ درصد در داخل کشور به فروش میرسد. پای نیمی از ایرانیها توی کفش تبریزی هاست و تولیدکنندگان آذربایجان شرقی حالا میتوانند کفشهایی ارزانتر و باکیفیتتر از کفشهای چینی تولید کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر تحریمها برای بسیاری از صنایع رمقی باقی نگذاشته، اما برای تولیدکنندگان پاپوش آذربایجان شرقی فرصت بیبدیلی را فراهم کرده تا خودی نشان دهند و روزهای رکود سالهای نه چندان دور را کمکم به فراموشی بسپارند. اگر گشتی در بازار اصلی و راسته کفاشان تبریز بزنید تولیدکننده کفشی را نمیبینید که دست روی دست گذاشته باشد و از کسادی بازار نالان باشد؛ چرا که به گفته آنان بازار الان کششی به مراتب بیشتر از تولید فعلی این بخش را دارد.
«آرش خادم»، تولیدکننده کفش تأکید میکند: در مجموع میتوان گفت از ۲ سال گذشته که جلوی واردات کفش خارجی گرفته شده وضعیت بهتر شده البته هنوز مشکلاتی داریم اما به جرأت میتوان گفت هر تولیدکنندهای که کفش خوب تولید کند روی دستش نمیماند.
به گفته وی تا قبل از این که جلوی واردات کفش خارجی گرفته شود حدود ۴۰ درصد بازار در تسخیر کفشهای خارجی بویژه کفشهای چینی بود اما در حال حاضر این کفش تبریز است که بیش از نیمی از کفش مورد نیاز کشور را تأمین میکند. این درحالی است که تولیدکنندگان کفش تبریز در حال حاضر دستی هم در صادرات دارند و میگویند: ۳۰ درصد تولیدات خود را به عراق، پاکستان، افغانستان، کشورهای حوزه خلیج فارس و جمهوری آذربایجان صادر میکنند. آنان اما گلایههایی هم از مشکلات سر راه برای صادرات دارند و تأکید میکنند، در شرایطی که میتوانیم با تولیدات داخلی سهمی حتی ناچیز در صادرات غیر نفتی داشته باشیم، دولت هم باید به وعدههایش برای هموار کردن راه کمک کند.
خادم که خود عضو شورای راهبردی خوشه کفش تبریز هم است، مشکل دیگر این صنعت را فرسوده بودن ماشینآلات کارخانجات چرمسازی میخواند و خاطرنشان میکند: انتظار داریم دولت با اعطای وامهای کمبهره برای نوسازی تجهیزات به ما کمک کند وگرنه وام با نرخ سود ۱۸ درصد دردی را دوا نمیکند.
وی مشکل دیگر را کمبود استاد کار در این بخش میداند و تصریح میکند: کفش تبریز سبکهای متفاوت دارد که به جرأت میتوان گفت، برخی در دنیا معروف است. به عنوان مثال ما کفش دستدوزی تولید میکنیم که برای هر لنگه آن ۲ هزار بخیه میزنیم.
او خبر خوشحالکنندهای را هم اعلام کرده و میگوید: امسال برای نخستین بار تولیدکنندگان کفش تبریز توانستند در نمایشگاه توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران در «گوانگجو» چین کفشهایی با قیمت تمام شده کمتر از چینیها و با کیفیتی برابر را که تولید کردهاند، عرضه کنند.
خانم بایرامی هم فروشنده کفش در بازار تبریز است که میگوید: نمیتوانم بگویم کار و بار سکه است اما بازهم خدا را شاکریم.
وی قیمت هر پا (واحد اندازهگیری چرم حدود ۲۸ سانتیمتر در ۲۸ سانتیمتر) چرم را به طور میانگین ۳۰ هزار تومان اعلام میکند و میافزاید: تولیدکنندگان میگویند چون کشتار دام کم شده قیمت چرم هم بالا رفته و طبیعی است که بدین ترتیب قیمت تمام شده بالا میرود.
علاقهمندان تولید کفش تبریز به شرط استخدام آموزش میبینند
در شهر تبریز۳ هزار و ۵۰۰ واحد صنعتی و صنفی مرتبط با کفش و کیف و همچنین ۱۰۰واحد بزرگ صنعتی تولید کفش فعالیت دارند که برای بیش از ۴۰ هزار نفر بهصورت مستقیم و برای ۴۰ هزار نفر به صورت غیر مستقیم شغل ایجاد کرده است. بزرگترین کارخانه چرم و زیره کفش و همچنین بزرگترین تولیدکننده پوتین نظامی و کفشهای ایمنی کشور در تبریز قرار دارد.
این در حالی است که به گفته «علیرضا جباریان»، رئیس اتحادیه کفاشان تبریز این صنعت میتواند در سال ۹۹ با رفع برخی موانع ۵ تا ۱۰ هزار شغل جدید ایجاد کند. وقتی از او درباره وضعیت شغلی این صنف میپرسیم، بدون درنگ میگوید: «حال کفش تبریز این روزها عالی است عالی!»
جباریان به راهاندازی کمپین «ایرانی، کالای ایرانی بخر» در سال ۹۵ اشارهای میکند و میافزاید: شاید تبریزیها و دوستداران کفش تبریز بودند که این شعار را کمی جدیتر از بقیه مردم گرفتند.
وی البته نقطه عطف رونق صنعت کفش تبریز را تشدید تحریمها و ممنوعیت واردات کفش خارجی از اول تیرماه سال ۹۷ میخواند و تأکید میکند: از آن زمان به بعد بود که تولید و فروش ما جان گرفت. هماکنون قیمت کفش تبریز از ۳۰ هزار تومان شروع و به بالای یک میلیون تومان میرسد که لاکچری است و خریداران خاص خود را هم دارد و به همین دلیل تولیدکنندگان میتوانند به تقاضای همه اقشار جواب بدهند.
با رئیس اتحادیه کفاشان تبریز مشکل کمبود نیروی کار ماهر دراین بخش را مطرح کردیم که وی با قبول این مسأله، میگوید: به دنبال افزایش تقاضا و اقبال خوب کفش تبریز با همکاری دانشگاه آزاد در دهه فجر، مدرسه مهارتی کفش تبریز راهاندازی میشود تا مهارت های سنتی و بومی و منحصر به فرد استادکاران بهصورت علمی و دانشگاهی به کارآموزان منتقل شود.
او با اشاره به این که هماکنون همه کارگاههای تولید کفش در تبریز جذب نیرو دارند و فرصتهای شغلی در این بخش فراوان است، گفت: به همه جویندگان کار قول میدهم که به محض پایان دورههای آموزشی در واحدهای تولید کفش میتوانند کار پیدا کنند، زیرا حجم تقاضای بازار داخل و خارج برای تولیدات ما بالاست و در حال حاضر جوابگوی تقاضاها نیستیم!
جباریان در این گفتوگو به لزوم تسهیل در راههای صادرات کفش تبریز پرداخته و میافزاید: تولیدکنندگان برای توسعه صادرات با چند مانع روبهرو هستند؛ از یک سو شرکتهای تخصصی صادرات نداریم، از سوی دیگر ارزش افزوده به شکلی است که تولیدکنندگان را به عقب میراند.
به گفته وی، تولیدکنندگان برای این که بتوانند محصول خود را صادر کنند حتماً باید کارت بازرگانی بگیرند و به محض این که کارت بازرگانی بگیرد باید ارزش افزوده بدهند که از بالا بودن آن گلایه دارند و همین مسأله سدی برای توسعه صادرات ساخته و به همین دلیل بیشتر کفشهای صادراتی تبریز از طریق بازارچههای مرزی و در قالب کارت پیلهوری صادر میشود.
تبریز سالانه ۷۰ میلیون جفت کفش تولید میکند
در همین حال، «رضا عیناللهزاده» معاون امور صنایع سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان شرقی نیز با تأکید بر رونق صنعت تولید کفش در این استان، میگوید: تبریز قطب تولید چرم و کفش کشور و یک برند جهانی است.
به گفته وی، سالانه ۷۰ میلیون جفت کفش در تبریز تولید میشود که حدود ۴۵ درصد تولید کشور است، ضمن این که ۹۰ درصد واحدهای تولید چرم در آذربایجان شرقی قرار دارند. سازمان صنایع استان تا جایی که میتواند از این صنعت حمایت میکند اما برخی مسائل مانند ارزش افزوده خارج از حیطه اختیارات استانی است و در کشور در حال اجراست.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: کفش تبریز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۵۲۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
به گزارش قدس آنلاین، سالهاست دربارۀ اهمیت اینکه سینمای ایران، پا در گام همکاری با کشورهای دیگر بگذارد و به بازارهای فرهنگی فرامرزی بیندیشد، نوشتهایم و بحث کردهایم و اینک فیلمی روی اکران است که با همه فراز و نشیبهای حقوقی و فنی، بالاخره توانسته است این سد را بشکند و با سینمای ترکیه به عنوان یکی از پررونق ترین و جدی ترین بازارهای هنری منطقه، با حضور بازیگران و عوامل فنی برگزیده دو کشور همکاری نسبتاً موفقی داشته باشد. دومین جنبۀ اهمیت این فیلم، این است که دربارۀ شخصیتها و چهرههای مهم فرهنگی کشور ما ساخته شده است. ساختن فیلمی پرفروش که تماشاگران را با زندگی شخصیتهای مهمی چون مولانا و شمس تبریزی آشنا کند، یکی از غفلتهای سینمای ایران در همه سالهای اخیر بوده است که این مهم هم انجام شده است و از این منظر باید به حسن فتحی و تیمش تبریک گفت.
چالشی مهم در برابر فیلمهای تاریخی
ساختن فیلمی که از یک سو به گذشته و تاریخ واقعی بپردازد و از سوی دیگر برای مخاطب کشش داشته باشد، به راستی کار سختی است. فیلمهای تاریخی ما معمولاً به ملغمهای از جملات ادبی، پند و اندرز و آواز خوانندگان تبدیل میشود و داستان ندارند. برای همین است که سختی انتخاب قصهای برای آشنا کردن مخاطب با تاریخ، در سینما و بخصوص سینمای ایران صدچندان است. در این گونه فیلمها، دخیل کردن تخیل و ساختن شخصیتها و مکانهای خیالی برای جذاب کردن داستان یک چالش مهم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلمها و سریالهای ایرانی که درباره تاریخ گذشته سرزمین ما ساخته میشود، به تحریف تاریخ (هر کدام در حد و حدودی متهم هستند.) در اینجاست که اهمیت تحقیق و بهرهمندی از آثار کسانی که با متون و رویدادهای تاریخی آشنا هستند، بیشتر میشود. در مورد مولانا و شمس دست ما برای آگاهی از رویدادهای زندگی، شخصیت و تفکرات آنان بسته نیست. اگرچه هنوز برای پژوهش درباره آنها و دوران پرفراز و نشیب زندگیشان، راههای نپیموده زیاد است اما حداقل میتوانیم به برخی کتاب ها وپژوهش های صورت گرفته اعتماد کنیم و از نوشتههای کسانی چون دکتر زرین کوب بهره ببریم. برای انتقال مفاهیمی که مولانا و شمس دربارۀ آنها سخن میگویند، به آثاری نیاز داریم که نه تنها درباره ویژگی ها و دوره های زندگی آنها سخن میگوید، دوران تاریخی آنها را به خوبی میشناسد، جریانهای معارض فکری و عرفانی موجود را بررسی کرده و برای مخاطب به خوبی روشن میکند که اهمیت کاری که مولانا کرده است، چیست. کتاب هایی مانند «پله پله تا ملاقات خدا» که هم روایتی داستانی دارد، هم زبانی ساده و هم از نظر استناد تاریخی شبههای در آنها نیست.
یک شمس تبریزی مهربان
تیم تولید «مست عشق» به جای اینکه به این روایت درست، پژوهشمند و جامع نگر از داستان مولانا و شمس توجه کند، روایتی از زندگی این دو شخصیت به دست داده است که بیشتر با خوانش ترکیه از مولانا تطبیق دارد. خوانش رایج در ترکیه امروز که اوج آن را در «ملت عشق» الیف شفق(شافاک) میتوان دید، مولانا و شمس را از بستر تاریخی و مفهومی خود خارج میکند و به آنها چهره دو مرد سکولار رمانتیک میدهد که همه چیز را در عشق و مهربانی میبینند، با مذهبیها در جنگند و جانشان را در این راه میدهند و نتیجه همه مبارزه هایشان میشود رقص و سماع ( که البته در تیتراژ فیلم به سما تبدیل شده است!). این خوانش هم امروزی است، هم خطری ندارد و هم مولانا و هر شخصیت تاریخی دیگر را به یک سوژه خوب برای تبدیل شدن به یک جاذبه گردشگری و منبعی برای پول درآوردن تبدیل میکند. شمس و مولانای «مست عشق»از همین جنسند. این تحریف در شخصیت شمس تبریزی شدیدتر است. آنچه ما از گفتههایی که از او باقی مانده است و نوشتهها و گفتههای دیگران و اسناد تاریخی درباره شمس میدانیم، با موجودی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، بسیار متفاوت بوده است. به یاد داشته باشیم که شمس شخصیتی تندخو، آشفته و البته مغرور بوده است. شاید آنهایی که «مست عشق» را دیدهاند تعجب کنند اگر بدانند در داستان ازدواج او با دختر خواندۀ مولانا، کیمیا خاتون، دخترک از ابتدا این ازدواج را خوش نمیداشت و هرگز دلش با شمس که چهل سال از او بزرگ تر بود و شخصیتی بی ثبات داشت، صاف نشد و البته اینکه بنا بر برخی روایتها متهم اصلی مرگ یا بهتر بگوییم قتل این دخترک بی نوا همین شمس تبریزی است.
جلالالدین محمد تهرونی
برای داستانی کردن تاریخ و تبدیل آن به یک قصۀ جذاب، یکی از راه ها این است که وقتی قصهای جذاب نداریم، از دل واقعیت های تاریخی قصهای بیرون بکشیم و «مست عشق» هم همین کار را کرده است؛ خلق یک داستان معمایی و پلیسی دربارۀ مرگ شمس تبریزی. این تهمید البته داستان را جذاب کرده است و مخاطب را به دنبال خودش میکشد اما تاریخ را به شکل عجیب و غریبی به شکلی در میآورد که کارگردان و نویسنده دلشان میخواهد. برای مثال وقتی یک کارآگاه برای حل ماجرای گم شدن شمس خلق میکنیم، او باید وظیفه خودش را به پایان برساند و در «مست عشق» سرنوشت شمس تبریزی روشن میشود اما سوال اینجاست که اگر همه چیز به همین خوبی و خوشی به پایان رسیده است، چرا مولانا در تمام سالهای بعد از شمس، فراق او را به صورت شعر فریاد میزده و از در و دیوار میپرسیده که شمس کجاست و چه شد؟ مشکل اصلی بیرون کشیدن داستانی از دل داستان شمس و مولانا این است که تاریخ را هم مجبوریم جا به جا کنیم و برای قونیه اداره شهربانی بسازیم که در اوج درگیری سلجوقیان روم با یکدیگر و در حالیکه آنان زیر فشار خردکنندۀ ایلخانان مغول و اختلافات داخلی درحال فروپاشی بودند، نگران درویشی بدزبان باشند که گم شده است، همین جا به جاییهای تاریخی و انتقال دادن گذشتهای دور به امروز، باعث میشود که مولانا هم در کودکی با پدرش با لهجه تهران سخن بگوید!
آرش شفاعی